از بوی غذای نامطبوع همساده ی بیگانه
به اصل عدم تکرار در آثار آنتونی گائودی رفتم
و با گیرِ انتظامات سر در دانشگاه
حرکت کمیک سر کلاس زبان را خندیدم
و یخچال پیری که در روزهای احتزار است،
خوشمزگی ِ همه ی آنچه که دستگیرم می شود را به رویم میآورد.
من ِ انضمامی ِ اگزیستانس و مسئولیت پرزانته ی فردا
و ...
چه آرام شده این اسب چموش و سرکش درونم !!!
و من در لابلای جریان اینروزها گویی گم شده ام .